Pages

Sunday 21 September 2014

اولین کتاب

اااا. خیلی وقت بود که بهش فکر نکرده بودم.داشتم با خودم این و فکر میکردم وقتی ویل پرسید کیندل** نمیخوای بخری. یهو فکر کردم خیلی ایده خوبیه. اولین بار که هم خونه ایم کریس بهم این پدیده خلاق رو بهم نشون داد همه تصویرم از اینکه کتاب خیلی بهتره و من دوست دارم که کاغذ رو ورق بزنم و زیر کلمه ها خط بکشم و اینا در هم ریخت. یکی میگفت: این آدما که خیلی خیلی ضد سیگارن و تا میگی سیگ میگن اه اه اگه سیگار رو امتحان کنن خیلی احتمال داره که سیگاری بشن. یهو تمام اون هیولایی که ازش ساختن میشکنه و به یه چیز بد معمولی تبدیل میشه.

امروز اولین کتاب زندگیم رو روی کیندل تموم کردم. نوروژین وود*.