Pages

Monday 12 December 2011

ندید بدید


دیروز داشتم تو خیابون راه میرفتم. دو تا آقای حدود پنجاه سال و یه خانم همون حدود داشتن راه میرفتن.خانمه و یکی از اون مردا خواستن که جدا بشن. خیلی برام جالب بود  موقع جدا شدن مرد تکیه خانمه رو ماچ کرد. بعدم اون یکی مَرده رو از رو لب ماچ کرد. وقتی جدا میشدن مرده رو یه جور عاشقانه ای نگاه کرد. هم کف کردم هم برام جالب بود که اصلن چندشم نشد. آخه اولین بار بود که میدیدم. یه چیزی بود تو رفتارشون که احساس کردم واقعا هم دیگه رو دوست دارن. مدل نگاهه خیلی جالب بود وقتی داشت اونا رو که جدا میشدن بدرقه میکرد و نگاه اون مرده که داشت از این یکی جدا میشد.

 برا یه سری انگلیسی تعریف کردم گفتن که به برایتون خوش آمدی.

1 comment: